بسم الله الرحمن الرحیم
هفت ماهی می شه که در یک جای نیمه دولتی مشغول به کار شدم. بعد از هفت ماه فهمیده ام که :
۱- وقتی کاغذی به رییس ات می دهی، حتماً باید درون پوشه باشد!
۲- وقتی رییس ات جلوی همکارها کار به شما می گوید، حتماً باید همان موقع انجام شود.
۳- چطوری پول خرج کنم، نیاز بسنجم. ( بودجه پدری و بودجه خودم هیچ وقت اجازه خرید ۴۰ – ۵۰ میلیون تومان تجهیزات و حدود یک میلیون تومان خط اینرنت را نمی داد )
۴- چطوری دلم نسوزد، کاری که در آن نصفه نیمه یا حتی کاملاً تخصص دارم اما به حوزه من مربوط نمی شود وارد اش نشوم.
۵- اگر رییس ات کاری بجز کارهای اداری سپرد، آن را با اولویت بالا انجام دهم.
۶- به موقع سر کار بیایم، حتی اگر کاری نباشد. مثل همین الان که به وبلاگ نویسی افتاده ام.
۷- این آخری از همه مهم تر است، کسب درامد نیازی به تجزیه تحلیل بازار، دعوا با مشتری، قطعه فروش و … ندارد. اصلا نیاز خاصی هم به کار ندارد. می توانی بجای کار کردن call of duty بازی کنی! یا کارهای دیگر ات را انجام بدهی. اما call of duty از دید آنهایی که خبر از مانیتور ندارند بهتر است، چون بسیار پر تلاش نشان می دهد.
*
پی نوشت : تصویر مطلب مربوط به برنامه های زیاد استفاده شده بنده است.
پی نوشت دو : هر مطلبی را قبل از انتشار چندین بار بخوانم که عده ای ایراد گیر منتظر ایراد گرفتن هستند. مثل همین الان که اشتباهی داشتم مطلب را در پایگاه محل کارم منتشر می کردم!!!

